چشم

ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد............ چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد

چشم

ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد............ چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد

ثروت کوروش

زمانی کزروس ( پادشاه لیدیه که پس از فتح کشورش توسط ایرانیان ، به خاطر بزرگ منشی کورش خواستار خدمت به وی شد و تا مقام مشاور ارشد کورش ارتقا یافت ) به کورش بزرگ گفت:

چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود برنمی داری و همه را به سربازانت می‌بخشی؟

کورش گفت: اگر غنیمت های جنگی رانمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟! کزروس عددی را با معیار آن زمان گفت.

کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوش‌شان رسانید.

مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.
کورش رو به کزروس کرد و گفت:

ثروت من اینجاست. اگر آنهارا پیش خود نگه داشته بودم، همیشه باید نگران آنها بودم. زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره‌اند مثل این می‌ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد!

پدر سوخته:::::

در مصر باستان اگر کسی از کسی پولی وام می‌گرفت و بدهکار می‌شد ضمانت بدهی جسد مومیایی پدرش بود و اگر نمی‌پرداخت طلبکار حق داشت مومیایی پدر را بسوزاند.

به این دلیل کسی که از نظر مالی بدهکار و ورشکست بود پدرسوخته نامیده می شد. کم کم این اصطلاخ به سایر ممالک و ایران هم رسید.

لغت نامه دهخدا

حقیقت این است ...

به قول حسین پناهی :
حقیقت این است ...
فرودگاهها، بوسه های بیشتری از سالن های عروسی به خود دیده اند!!!!!
و دیوار بیمارستانها بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!!!!
به راستی چرا اینگونه ایم؟؟؟!!!
همه چیز را موکول میکنیم به زمانی که چیزی در حال از دست رفتن است!!!!

بهشت

این چه حرفی است که در عالم بالاست بهشت ؟

هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت

دوزخ از تیرگی بخت درون تو بُود

گر درون تیره نباشد همه دنیاست بهشت ...

صائب تبریزی

نانــــــــــوا

دیدی نانوا چطور خمیر نان سنگک را پهن می کند و درون تنور می گذارد...

چه اتفاقی می افتد؟! خمیر به سنگها می چسبد!
اما نان هرچه پخته تر می شود، از سنگها جدا می شود...

حکایت آدم ها همین است؛
سختیهای این دنیا، حرارت تنور است...و این سختی هاست که انسان را پخته تر می کنند...
و هر چه انسان پخته تر می شود سنگ کمتری بخود می گیرد...سنگها تعلقات دنیایی هستند...

ماشین من، خانه من، کارخانه من....
آنوقت که قرار است نان را از تنور خارج کنند سنگها را از آن می گیرند!

خوشا به حال آنکه در تنور دنیا آنقدر پخته می شود که به هیچ سنگی نمی چسبد!

خوش به حال کسی که زود تر از سنگهای دنیا جدا شه...!

تو در زندگی به چه چسبیده ای؟! سنگ وجود تو کدام است؟

زندگی

ﺳﺮﻋﺖ ﺁﻫﻮ 90 ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺳﺮﻳﻌﺘﺮﻳﻦ ﺷﯿﺮ 57 ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ
ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ .
ﺩﺭ ﺍﻏﻠﺐ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺁﻫﻮ ﻃﻌﻤﻪ ﯼ ﺷﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﭼﺮﺍ ؟؟؟
.
.
.
ﺁﻫﻮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺷﮑﺎﺭ ﺷﯿﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﺷﯿﺮ ﺿﻌﯿﻒ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ .
ﺗﺮﺱ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺷﮑﺎﺭ ﺷﺪﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻨﺠﺶ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﺵ ﺑﺎ ﺷﯿﺮ ﻣﺪﺍﻡ ﺑﻪ
ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮﺳﺮﻋﺘﺶ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮐﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﯿﺮ ﻣﯽ
ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺪ!!!
ﺍﮔﺮ ﺁﻫﻮ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ ﻃﻌﻤﻪ ﯼ ﺷﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ !
ﺍﮔﺮ ﺁﻫﻮ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺷﯿﺮ ﺑﻪ ﻧﯿﺮﻭﯾﺶ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ
ﻃﻌﻤﻪ ﯼ ﺷﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ !
ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪ ﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ .
ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﻪ ﺍﺵ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ
ﺑﻪ ﻣﺮﻭﺭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﻮﻥ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯾﻢ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ ﻋﻘﺐ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﯿﻢ ﻭ ﺁﯾﻨﺪﻩ
ﺭﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺪﯾﻢ

اگر میدانستی

اگر میدانستی چه قدر دوستت دارم

دوست داشتن را دیگر
هیچوقت
هیچ جا
از هیچکس

انتظار نداشتی....


از طوف خدا...

ســـــــــلام

خیلی دوست داشتم بتوانم با مطالبم شما رو تو زندگی کمک کنم.

اگه نتونم ...؟


توقع بی جا

انتظار بیجایی ست 
که رود بایستد 
و دریـــا 
به سمتش جاری شود، 
انتظاری که 
بنده ها از خداوندشان دارند 


و با این هـــَــمه 
رودها 
برکــه ها 
و حتی گودال ها 
از دریا بی نصیب نخواهند بود 
"دریـــــا" 
بال در می آورد 
پرواز می کند به سمت آسمان 
ابــر می شود 
و در دهان تمام تشنگان 
می بارد …